۵ تحول انقلابی در کریپتو که ثروت آینده را می‌سازند!
۵ تحول انقلابی در کریپتو که ثروت آینده را می‌سازند!
بر اساس تحلیل جامع جریان‌های ETF، مشارکت‌های شرکتی، تحولات نظارتی و داده‌های نظرسنجی نهادی، پنج حوزه‌ توجه جدی سرمایه‌های بزرگ را به خود جلب کرده‌اند.

به گزارش گروه باشگاه رمز ارز تیکنا، با هم بررسی می‌کنیم که پول‌های بزرگ در کدام ۵ حوزه کلیدی در حال موقعیت‌گیری هستند.

۱. دارایی‌های دنیای واقعی (RWA)

تصور کنید یک اوراق قرضه خزانه ایالات متحده به ارزش ۱۰,۰۰۰ دلار دارید. در روش سنتی، اگر می‌خواهید آن را بفروشید، باید از طریق یک دلال اقدام کنید، منتظر تسویه (معمولاً ۲ تا ۳ روز) بمانید و فقط در ساعات کاری بازار معامله کنید.

RWAها همان اوراق قرضه خزانه را می‌گیرند و یک توکن دیجیتالی ایجاد می‌کنند که نشان‌دهنده مالکیت شماست. اکنون می‌توانید:

  • فوراً بفروشید (تسویه در دقیقه)
  • ۲۴/۷ معامله کنید
  • درصدی از آن را بخرید یا بفروشید (مثلاً ۱۰۰ دلار از یک اوراق ۱۰,۰۰۰ دلاری)
  • آن را به عنوان وثیقه برای وام‌های فوری استفاده کنید

این فقط تئوری نیست، همین الان با پول واقعی در حال وقوع است.

چرا RWAها نجات‌بخش امور مالی سنتی هستند؟

امور مالی سنتی با چندین ناکارآمدی بزرگ مواجه است که توکنیزاسیون آنها را حل می‌کند:

  • تاخیر در تسویه: وقتی جی‌پی مورگان (JPMorgan) با گلدمن ساکس (Goldman Sachs) معامله می‌کند، ۲ تا ۳ روز طول می‌کشد تا معامله «تسویه» شود. با دارایی‌های توکنیزه‌شده، تسویه در عرض چند دقیقه انجام می‌شود.
  • ساعات بازار: بازارهای سنتی ساعت ۴ بعد از ظهر بسته می‌شوند و تمام آخر هفته تعطیل هستند. دارایی‌های توکنیزه‌شده شبانه‌روزی و در تمام روزهای سال معامله می‌شوند.
  • مالکیت جزئی: در بازار سنتی، نمی‌توانید ۱ درصد از یک ملک تجاری را بخرید. اما در بازار کریپتو، می‌توانید یک صدم از یک صندوق املاک توکنیزه‌شده را بخرید.
  • دسترسی جهانی: یک صندوق بازنشستگی در ژاپن می‌تواند فوراً اوراق خزانه ایالات متحده توکنیزه‌شده را بدون عبور از واسطه‌های متعدد خریداری کند.

ارقام خیره‌کننده پذیرش RWA

شرکت بلک‌راک (BlackRock)، بزرگترین مدیر دارایی جهان، یک صندوق توکنیزه‌شده خزانه ایالات متحده (BCON) را راه‌اندازی کرده که در سه ماهه اول ۲۰۲۵ بیش از ۳۵۰ میلیون دلار جذب کرد.

سویفت (SWIFT)، شبکه پرداخت بین‌بانکی که ۱۱,۰۰۰ بانک از آن استفاده می‌کنند، در حال آزمایش RWAها با بیش از ۱۰ نهاد مالی بزرگ است. تحقیقات گلدمن ساکس (Goldman Sachs) نشان می‌دهد که بازار RWA می‌تواند تا سال ۲۰۳۰ به ۱۶ تریلیون دلار برسد.

۲. شبکه‌های زیرساخت فیزیکی غیرمتمرکز یا دی پین (DePIN)

DePIN مخفف Decentralized Physical Infrastructure Networks است. ساده‌ترین راه برای درک آن این است:

به جای اینکه آمازون وب سرویس (AWS) تمام سرورهایی را که اینترنت را اداره می‌کنند، یا وریزون (Verizon) تمام برج‌های سلولی را در اختیار داشته باشد، DePIN به افراد عادی اجازه می‌دهد منابع خود را در اختیار سرویس‌های وب غیرمتمرکز قرار دهند و از آن درآمد کسب کنند.

نمونه‌هایی از نحوه کار دی پین:

  • ذخیره‌سازی غیرمتمرکز (مانند فایل کوین): افراد فضای هارد دیسک خود را اجاره می‌دهند و ارز دیجیتال کسب می‌کنند.
  • اینترنت غیرمتمرکز (مانند هلیوم): افراد هات‌اسپات‌های بی‌سیم را اجرا می‌کنند و برای ارائه پوشش اینترنت پاداش می‌گیرند.
  • قدرت محاسباتی غیرمتمرکز (مانند رندر): افراد قدرت کارت گرافیک (GPU) خود را برای پروژه‌های هوش مصنوعی یا رندر گرافیکی اجاره می‌دهند و در ازای آن ارزهای دیجیتال پاداش می‌گیرند.

این را به عنوان «اوبر برای زیرساخت» در نظر بگیرید؛ به جای داشتن یک شرکت تاکسی‌رانی، اوبر به هر کسی که ماشین دارد، اجازه می‌دهد راننده شود. دی پین همین کار را برای سرورها، ذخیره‌سازی، اینترنت و انرژی انجام می‌دهد.

DePIN و بحران زیرساخت هوش مصنوعی

شرکت‌های هوش مصنوعی با یک بحران زیرساخت مواجه هستند:

واقعیت فعلی: شرکت‌هایی مانند OpenAI برای آموزش مدل‌های خود به تعداد بی‌شماری از پردازنده‌های گرافیکی (GPU) نیاز دارند. این پردازنده‌ها گران هستند و توسط تعداد کمی از تامین‌کنندگان (مانند انویدیا) کنترل می‌شوند که منجر به تنگنا و هزینه‌های بالا می‌شود.

راهکار DePIN: با استفاده از DePIN، توسعه‌دهندگان هوش مصنوعی می‌توانند به شبکه‌ای جهانی از پردازنده‌های گرافیکی متصل شوند که توسط افراد عادی ارائه می‌شوند. این کار هزینه‌ها را کاهش می‌دهد، دسترسی را دموکراتیک می‌کند و وابستگی به تأمین‌کنندگان متمرکز را از بین می‌برد.

۳. هوش مصنوعی غیرمتمرکز

امروزه، هوش مصنوعی توسط تعداد انگشت‌شماری از شرکت‌ها کنترل می‌شود: اوپی ای آی (OpenAI)، گوگل جمینای (Gemini)، مایکروسافت (Copilot) و متا (Llama). اگر می‌خواهید از هوش مصنوعی پیشرفته استفاده کنید، باید از طریق یکی از این شرکت‌ها اقدام کنید.

هوش مصنوعی غیرمتمرکز این مدل را کاملاً دگرگون می‌کند:

به جای کنترل متمرکز: هر کسی می‌تواند مدل‌های هوش مصنوعی، قدرت محاسباتی یا داده‌های آموزشی ارائه دهد و پاداش کسب کند.
به جای سانسور: هیچ شرکت واحدی نمی‌تواند تصمیم بگیرد که هوش مصنوعی چه پاسخی را می‌تواند یا نمی‌تواند دهد.
به جای قفل شدن در فروشنده: می‌توانید به طور یکپارچه بین خدمات مختلف هوش مصنوعی جابجا شوید.
به جای الگوریتم‌های جعبه سیاه: فرآیند یادگیری مدل هوش مصنوعی شفاف و قابل تأیید است.
تفاوت این دو رویکرد مانند تفاوت میان یک روزنامه دولتی کنترل‌شده و هزاران روزنامه‌نگار مستقل است. هوش مصنوعی غیرمتمرکز به جای انحصار، بازاری از خدمات هوش مصنوعی ایجاد می‌کند.

اعداد نشان‌دهنده علاقه جدی نهادی به هوش مصنوعی غیرمتمرکز است. سرمایه‌گذاری خطرپذیر (VC) در حوزه هوش مصنوعی غیرمتمرکز در سال ۲۰۲۴ به ۱.۲ میلیارد دلار رسید که ۶۰۰ درصد نسبت به سال ۲۰۲۳ رشد داشت.

۴. زیرساخت بازی‌های وب ۳
یادتان هست که هر وب‌سایت اولیه مجبور بود سیستم پرداخت، ورود کاربر و پایگاه داده خود را بسازد؟ این کار ناکارآمد و گران بود. مدتی بعد، پلتفرم‌هایی مانند شاپیفای (Shopify) آمدند و تمام زیرساخت‌ها را فراهم کردند تا کسب‌وکارها بتوانند روی کاری که بهتر انجام می‌دهند تمرکز کنند.

زیرساخت بازی‌های وب ۳ همین کار را برای بازی‌های بلاک چین انجام می‌دهد. به جای اینکه هر بازی بلاک چین، سیستم کیف پول، بازار و اقتصاد توکنی خود را بسازد، زیرساختی فراهم می‌کند که ابزارهای آماده استفاده برای بازی‌های بلاک چینی ارائه می‌دهد تا توسعه‌دهندگان بتوانند روی ساخت بازی‌های عالی تمرکز کنند.

۵. دیفای نهادی (Institutional DeFi)
دیفای سنتی (امور مالی غیرمتمرکز) مثل غرب وحشی بود. پروتکل‌های آزمایشی با ریسک‌های بالا و نظارت محدود در آن فراوان بودند. دیفای نهادی همان مزایای اصلی را دارد، اما ویژگی‌های امنیت بالا و انطباق‌پذیری را که مدیران پول هوشمند نیاز دارند، اضافه می‌کند.

به این فکر کنید:

مشکلات امور مالی سنتی: ناکارآمدی، تسویه کند، ساعات بازار محدود، واسطه‌های گران‌قیمت، فقدان مقررات، آسیب‌پذیری‌های امنیتی، عدم مقیاس‌پذیری برای حجم‌های بزرگ.
راهکارهای دیفای نهادی: پروتکل‌های دارای مجوز، تسویه فوری، دسترسی ۲۴/۷، نقدینگی عمیق، شفافیت قابل حسابرسی.
ناکارآمدی‌های امور مالی سنتی سالانه میلیاردها دلار هزینه در بر دارد:

  • تاخیر در تسویه: وقتی صندوق‌های بازنشستگی با یکدیگر معامله می‌کنند، ۲ تا ۳ روز طول می‌کشد تا معاملات تسویه شوند. در این مدت، هر دو طرف با ریسک طرف مقابل مواجه هستند و نمی‌توانند از سرمایه خود به طور کارآمد استفاده کنند.
  • ساعات بازار: بازارهای سنتی تنها ۶.۵ ساعت در روز، ۵ روز در هفته کار می‌کنند. این فقط ۲۷% زمان در دسترس است. دیفای نهادی به‌صورت شبانه‌روزی و در همه روزهای سال کار می‌کند.
  • محدودیت‌های جغرافیایی: یک صندوق بازنشستگی آمریکایی که می‌خواهد در اوراق قرضه شرکتی اروپایی سرمایه‌گذاری کند، با واسطه‌های متعدد، هزینه‌های تبدیل ارز و موانع نظارتی مواجه است.
  • هزینه‌های واسطه‌گری بالا: امور مالی سنتی دارای لایه‌هایی از واسطه‌ها هستند؛ اتاق‌های پایاپای (Clearinghouses)، متولیان (Custodians)، دلالان اصلی (Prime Brokers). هر کدام از این‌ها هزینه‌هایی را دریافت می‌کنند.