به گزارش گروه جامعه تیکنا، امروز پنجشنبه ۲۰ مهر، تالار وحدت و خیابان شهریار حال و هوای دیگری دارد. امروز این فضای فرهنگی و هنری غمگین است و غم خود را در چهرههای هنرمندان و افرادی که به این فضا آمدهاند، نمایان کرده است.
امروز ۲۰ مهر ۱۴۰۲، چهرههایی که در تالار وحدت حضور پیدا کردهاند برای تماشای اثری هنری به این مکان نیامدهاند، بلکه امروز تماشاگر آخرین حضور یک چهره هستند؛ چهرهای که هیچگاه فراموش نخواهد شد.
بسیاری از حاضران در تالار وحدت، خیابان شهریار و به طور کلی پهنه رودکی، بارها و بارها به تماشای نقشآفرینیهای آتیلا پسیانی نشستهاند ولی این بار قرار است آخرین حضور آتیلا را ببینند زیرا آتیلا پسیانی دیگر به تالار وحدت، تئاتر شهر، تماشاخانه ایرانشهر، تالار مولوی و هیچ سالن تئاتری یا لوکیشن سینمایی قدم نخواهد گذاشت.
اینجا همه غمگینند و دلخون، زیرا دلکندن و وداع با آتیلا پسیانی کار آسانی نیست.
اینجا کسی باور ندارد که آتیلا پسیانی دیگر روی صحنه تئاتر حضور پیدا نمیکند، دیگر جلوی دوربین فیلم و سریال قرار نمیگیرد.
اینجا همه در شوک هستند حتی با وجود اینکه از ۱۴ مهر خبر وداع را شنیده بودند، این را میتوان در چهره تک تک افراد، از خانواده و دوستان گرفته تا هنرمندان و مخاطبان و افراد مختلف دید.
همه آمدهاند، آتیلا پسیانی نیز هست اما سکوت کرده و این سکوت تحملکردنی نیست، اشک درمیآورد.
چه روز سختی است، امروز، پنجشنبه ۲۰ مهر و چه فضای سنگینی دارد اینجا، تالار وحدت، پهنه رودکی.
چه سخت است که باید در این وداع سخن گفت زیرا وداع با آتیلا پسیانی کار راحتی نیست اما چه میشود کرد؟
بر پهنه رودکی موسیقی نمایش «دیابولیک رومئو و ژولیت» با آهنگسازی بامداد افشار که توسط آتیلا پسیانی در تماشاخانه ایرانشهر اجرا شد، این بار برای وداع با آتیلا پخش می شود.
با قرائت آیاتی چند از کلامالله مجید همه آماده لحظات تلخ آخرین دیدار با هنرمند و دوست و یار فراموشنشدنی خود می شوند.
منوچهر شاهسواری عهدهدار اجرای مراسم وداع با آتیلا پسیانی است.
وی دلنوشتهای را قرائت کرد و در ادامه گفت: به سوگ نشستهایم، به سوگ آتیلا پسیانی عزیزمان نشستهایم؛ کسی که جز مهر و مهربانی با خود نیاورد و هنرمندانه زیست و حال در آرامش به خانه ابدی میرود.
ایرج راد رئیس هیات مدیره خانه تئاتر نیز در حالی که متاثر بود روی صحنه در نظر گرفته حضور پیدا کرد و گفت: ما در اینجا جمع شدیم عزیزی را بدرقه کنیم و سپاسگزار خدمات فرهنگی او باشیم. آتیلا فرزند تئاتر بود و در تئاتر به دنیا آمد. آتیلا همواره با مادرش جمیله شیخی چه در صحنه تئاتر چه در پشت صحنه حضور داشت و با جوهر تئاتر آشنا شد. شناختی از تئاتر پیدا کرد که کمتر کسی به این شناخت از اجرای تئاتر و هنرمندان تئاتر رسیده است.
وی یادآور شد: تاثیرات کارگاه نمایش و اجرای تئاترهای تجربی خارجی او را به سمت تئاتر تجربی رهنمون ساخت و در این زمینه تلاش کرد. آتیلا با تاسیس گروه «بازی» کارهای تاثیرگذار بسیاری انجام داد.
راد به حضور تاثیرگذار آتیلا پسیانی در سینما و تلویزیون، تاکید کرد و گفت: آتیلا در عمر کوتاه ۶۶ ساله خود مدام تلاش کرد. وی عضو هیات موسس خانه تئاتر بود. در خانه سینما فعالیت صنفی کرد و در هیات مدیره خانه هنرمندان ایران حضور داشت و همواره در امور صنفی فعال بود و حمایت از جوانان تئاتری را با حضور در شورای تماشاخانه ایرانشهر انجام میداد.
در این لحظه بود که پیکر آتیلا پسیانی در میان اشک حاضران در جایگاه خود در مقابل تالار وحدت قرار گرفت.
سپس شاهسواری در حالی که بغض گلویش را میفشرد، بیانیه خانه سینما برای آتیلا پسیانی را قرائت کرد.
در بخشی از این بیانیه آمده است: «تا سینما زنده است آتیلا پسیانی زنده است و همیشه عضو خانه سینما بوده و خواهد بود و نامش از عضویت خانه سینما خط نخواهد خورد.»
پژمان بازغی رئیس هیات مدیره انجمن بازیگران خانه سینما نیز روی صحنه رفت و گفت: برای بدرود با هنرمندی آمدیم که بر دستها و دوش ما که نه بر قلبمان حمل می شود.
وی از ویژگیهای آتیلا گفت و یادآور شد: مرگ برای کسی که با عشق زیست و زندگی کرد واژه حقیری است. رفتن او جانکاه است اما پایان خاطرههایمان نیست.
رضا کیانیان دیگر هنرمند حاضر در مراسم بود که متاثر روی صحنه رفت. وی در سخنانی کوتاه بیان کرد: اگر خود آتیلا بود میگفت خوب باشید تا بتوانید کار کنید. ما برای کار کردن آمدیم. «پرواز را به خاطر بسپار/ پرنده رفتنی است». بله آتیلا رفت اما بسیاری از هنرمندان تاثیرگرفته از آتیلا الان روی صحنه هستند.
وی تاکید کرد: آتیلا هست زیرا میراثش باقی است و بسیار آتیلاها در میان ما هستند. ما باید کار کنیم و این را به ستاره و خسرو پسیانی و فاطمه نقوی هم میگویم که طبق گفته آتیلا باید کار کنیم.
در ادامه آروند دشتآرای نیز روی صحنه رفت و گفت: آتیلا شبیه کسی نبود و شبیه خود بود. آتیلا در تمام جزییات رفتاری و شخصی خود اصیل بود. آتیلا پسیانی بازیگر مانند یک جعبه ابزار جادویی بود. آتیلا با اشتباه کردن بازیگری را به ما یاد داد تا از اشتباه نترسیم و جسارت داشته باشیم. آتیلای کارگردان به ما یاد داد که زبان خودمان را پیدا کنیم.
وی تاکید کرد: آتیلا لحظه لحظه خلق میکرد و حتی در بدترین شرایط میگفت حالم خوب است. حتی در بستر بیماری و حالت نیمه هوشیار خود هم یگانه بود. در آن دیدار آخرینم با او گفتم تو قرار است برگردی و با هم «باغبان مرگ» را کار کنیم، در آن لحظه بود که ضربان قلبش بالا رفت.
وی یادآور شد: او با تلاش، کارگاه نمایش تئاتر شهر را شکل داد و از جوانان حمایت کرد و چیزی که به ما جوانان داد هیچ کس دیگری نداد.
دشتآرای تصریح کرد: آتیلا میگفت من نمیمیرم زیرا اندیشهام زنده است. امیدوارم ما ادامه دهنده راه و اندیشه آتیلا پسیانی باشیم.
رامبد جوان دیگر سخنران مراسم وداع با آتیلا پسیانی بود. وی صدایی ضبط شده از آتیلا پسیانی را برای حاضران پخش کرد که در آن به رامبد میگفت «چرا صدات خستهست، خودت را اینقدر خسته نکن، دنیا ۲ روزه و آخر سر میذارنمون تو یه وجب جا.»
وی سپس دلنوشتهای صمیمانه را برای آتیلا قرائت کرد و گفت: از بین خصلتهای تو نترسیدن را انتخاب میکنم که تو داشتی و ما نداریم و مدام از همه چیز میترسیم. تو با رفقای خودت کاری کردی که در مقابل تو خودمان باشیم.
جوان در حالی که بغض داشت، تاکید کرد: تا وقتی زندهام در قلبم جایی زیبا با خوراکیهای خوشمزه برای تو نگه میدارم تا بیایی و در آن برقصی چون زندگی با تو زیباست.
سپس سحر دولتشاهی به عنوان نماینده خانواده پسیانی روی صحنه رفت و گفت: آتیلا بهار آمد و پاییز رفت. چه فصلهایی را از آن خود کردی. تو خانواده من بودی و من با تو بزرگ شدم و مثل خیلی بچههای تئاتر و سینما رشد کردم.
وی در حالی که اشک میریخت، بیان کرد: بازی؛ چه اسم قشنگی برای گروهت گذاشتی. تو با همه چیز بازی میکردی. بزرگترین میدان بازی تو میدان بازی رفاقت بود و همه برای تو اینجا جمع شدیم. امروز همه در بازی تو هستیم و اینجا هر کس با تنهایی بازی میکند و نه با دیالوگ بلکه با چشم و دل. تو چقدر خوب بلدی بازی کنی. منتظریم پرده را بالا بزنی و بازی را شروع کنیم، قول میدهیم موبایلهایمان را خاموش کنیم. جات خیلی خالیه.
وی در پایان گفت که طبق تصمیم خانواده تمامی هزینههای مراسم مدنظر برای آتیلا پسیانی صرف درمان چند بیمار سرطانی میشود.
آخرین سخنران مراسم محمد چرمشیر بود که روی صحنه رفت و در سخنانی گفت: تئاتر ایران روزهای تلخ کم نداشت ولی این تلخترین روز تئاتر ایران است.
وی تاکید کرد: هیچ کلمهای غیر از عجز برای بیان اندوهم پیدا نکردم. من زخمیام. تئاتر ایران خیلی به آتیلا مدیون است. آتیلا تئاتر ایران را وقتی یکی بود به تنوع دعوت کرد. این روزها سیل خاطرات به ذهن من هجوم میآورد و خیلی دوست داشتم یکی را میتوانستم تصویر واقعی بدهم و با چنگ و دندان حفظش کنم ولی نمیشود. آتیلا بزرگ بود و به خاطر همین بزرگی شما آمده اید.