به گزارش تیکنا، سلولهای بنیادی خونساز برای درمان افرادی که دچار بدخیمیهای خونی یا بیماریهایی چون تالاسمی و سرطانهای خونی هستند، استفاده میشود تا بیماری که سلول خونی بدنش دچار مشکل شده، سلامت خود را بازیابد. سلولهای بنیادی چیست؟ سلول بنیادی، مادر همه سلولها است و توانایی تبدیل به تمام سلولهای بدن را دارد. این […]
به گزارش تیکنا، سلولهای بنیادی خونساز برای درمان افرادی که دچار بدخیمیهای خونی یا بیماریهایی چون تالاسمی و سرطانهای خونی هستند، استفاده میشود تا بیماری که سلول خونی بدنش دچار مشکل شده، سلامت خود را بازیابد.
سلولهای بنیادی چیست؟
سلول بنیادی، مادر همه سلولها است و توانایی تبدیل به تمام سلولهای بدن را دارد. این سلولها توانایی خود نوسازی و تمایز به انواع سلولها از جمله سلولهای خونی، قلبی، عصبی و غضروفی را دارد همچنین در بازسازی و ترمیم بافتهای مختلف بدن به دنبال آسیب و جراحت موثر بوده و میتواند به درون بافتهای آسیب دیدهای که بخش عمده سلولهای آنها از بین رفته است، پیوند زده شود و جایگزین سلولهای آسیب دیده شده و به ترمیم و رفع نقص در آن بافت بپردازند.
به دلیل توانایی منحصر به فرد سلولهای بنیادی، این سلولها امروزه از مباحث جذاب در زیست شناسی و علوم درمانی است و تحقیقات در این زمینه دانش ما را درباره چگونگی رشد و تکوین یک اندام از یک سلول منفرد افزایش داده و مهم تر آنکه به فهم مکانیزم جایگزینی سلولهای سالم با سلولهای آسیب دیده کمک کرده است.
سلولهای بنیادی را بر اساس خصوصیات و ویژگی به سه دسته سلولهای بنیادی جنینی، سلولهای بنیادی بالغ و سلولهای بنیادی خون بندناف تقسیم میکنند. حدود ۷۰ درصد از بیماران نیازمند دریافت سلولهای بنیادی خونساز، فاقد خویشاوند مناسب از نظر آنتیژنهای سازگاری بافتی هستند و ممکن است نیازمند دریافت این سلولها از مراکز اهداکنندگان غیرخویشاوند در بانکهای اطلاعاتی اهداکنندگان کشور یا در سطح جهان باشند.
شانس پیدا کردن دهنده غیرخویشاوند در افراد یک نژاد یا قوم در موفقیت پیوند موثرتر است؛ این امر اهمیت تاسیس یک مرکز ملی مانند مرکز سپاس را مورد تاکید قرار میدهد که از طریق این مراکز ملی، امکان پیوستن به مجمع جهانی اهداکنندگان نیز مقدور میشود.
وجود یک مرکز ملی برای جلب، آموزش، ثبتنام و نگهداری اطلاعات اهداکنندگان داوطلب مشکل گشاست تا در صورت نیاز، پزشکان معالج بیماران فاقد اهداکننده خویشاوند با معرفی بیمار خود به این مرکز ملی پذیرهنویسی شانس ادامه حیات وی را افزایش دهند.
جذب نزدیک به ۷ هزار داوطلب اهدای سلول بنیادی در مرکز سپاس
در مرکز پذیرهنویسی اهداکنندگان سلولهای بنیادی غیرخویشاوند سازمان انتقال خون «سپاس»، در سال ۱۴۰۰، تعداد ۶ هزار و ۸۸۷ داوطلب جذب و پذیرش شد.
در این سال، برای ۲۳۸ بیمار، فرایند گزینش ۴۳۲ اهدا کننده مناسب انجام شد و پنج مورد پیوند سلول بنیادی از اهداکنندگان مرکز سپاس به بیماران صورت گرفت که دو تن از آنان کودک، یک نفر نوجوان، یک نفر جوان و یک نفر بزرگسال بودند.
به گزارش سازمان انتقال خون ایران، در سال گذشته بیش از ۱۰ هزار مورد آزمایش سازگاری بافتی برای نمونه های موجود در مرکز سپاس انجام شد که ۱۶۳ مورد از آزمایشها به مرحله دوم رسید که ۳۶ مورد از نمونهها با خون بیمار سازگار بود و به مرحله سوم رسید.
برداشت سلولهای بنیادی از خون به روش فرزیس
این سلولها قبلا فقط از مغز استخوان بیمار برداشت میشد اما در روش کنونی، سلولهای بنیادی از مغز استخوان به خون محیطی وارد میشود و به وسیله دستگاه فرزیس (در این روش اجزایی از خون که مورد نظر است، براشت میشود و باقی خون به بدن اهداکننده برگردانده میشود) سلولهای بنیادی جدا شده و بقیه خون به بیمار باز میگردد و سلول بنیادی تهیه شده در هر نقطه از ایران که لازم است برای بیمار ارسال میشود.
پذیرهنویسی برای اهدای سلولهای بنیادی خون ساز از افراد ۱۸ تا ۳۵ سال
پیش از این، سن اهدا کنندگان سلولهای بنیادی محدوده ۱۸ تا ۵۰ سال در نظر گرفته میشد اما از آنجا که پس از پذیره نویسی احتمال دارد سالها موردی برای تطابق و اهدا یافت نشود، سن اهداکنندگان افزایش مییابد و ممکن است از حیطه اهدای خون خارج شوند؛ به همین دلیل این سن کاهش یافت و اکنون فقط اهداکنندگان بین ۱۸ تا ۳۵ سال پذیرهنویسی میشوند.
طبق استانداردهای جهانی، هرچه اهداکننده جوانتر باشد برای اهدا مناسبتر است. طرح سپاس از سال ۱۳۸۹ در نخستین مرکز در ستاد مرکزی سازمان انتقال خون فعال شد و خیلی زود، مراکز دیگری در استان تهران شروع به کار کردند و تا سال ۹۸ همه ادارات کل استانی دارای مرکز سپاس شدند.
مراکز سپاس یکی از سه مرکزی هستند که در کشور پذیرهنویسی سلولهای بنیادی خون ساز غیرخویشاوند را به عهده دارد. بیمارستان شریعتی و محک نیز در این امر مهم مشارکت میکنند و این مراکز تحت نظارت وزارت بهداشت در شبکه ملی سلولهای بنیادی خونساز غیرخویشاوند فعالیت میکنند و از اهداکنندگان جوان خون دعوت میشود تا در مراکز سپاس نیز نامنویسی کنند.
اکنون به ندرت از مغز استخوان، سلول بنیادی برداشت میشود و اغلب داوطلبان از طریق دریافت خون و جداسازی سلولهای بنیادی خونساز اقدام به اهدا میکنند و ویژگیهای سلولی و بافتی(HLA) هر فرد ممکن است بعد از سالها فقط یک بار با یک بیمار تطابق یابد اما این سلولها تنها راه نجات بیماران از مرگ است و برای اهدا کننده نیز ضرری ندارد و خیلی زود سلولهای وی جایگزین میشود و بعدها به کمبود دچار نمیشود.
اگر یک بار دیگر هم به دنیا بیایم میخواهم اهدا کننده باشم
آرش پیروزمند جوان ۳۵ ساله فارغ التحصیل رشته برق، نخستین اهداکننده سلول بنیادی اراک است، وی از ۱۸ سالگی شروع به اهدای مستمر خون کرده است. در زمان اهدای خون در یکی از مراجعات به پیشنهاد پزشک سازمان انتقال خون، با اهدای سلول بنیادی آشنا میشود و پس از تحقیق درباره آن، تمایل خود را برای اهدای سلول بنیادی ابراز میکند.
وی در مورد چگونگی اهدای سلول های بنیادی خونساز گفت: حدود ۲ تا ۳ سال از اعلام موافقتم برای اهدای سلول بنیادی میگذشت که با من تماس گرفتند و خواستند یک بار دیگر برای خونگیری به پایگاه اراک مراجعه کنم تا برای اهدای سلول بنیادی حاضر شوم.
از اینکه با یک نفر شباهت ژنتیکی بالایی داشتم و میتوانستم اهدا کننده باشم خوشحالم
این اهدا کننده خون ادامه داد: از اینکه با یک نفر شباهت ژنتیکی بالایی داشتم که توانایی اهدای سلول به او را داشتم، خیلی خوشحال و درعین حال برای بیمار نگران بودم، درست مانند حسی که یک برادر به خواهر یا برادر هم خون خود دارد.
وی احساس یافتن کسی را که میتواند هم خون و مشابه او باشد، فوق العاده و اعجاب انگیز توصیف کرد و افزود: بعد از نمونهگیری و ارسال آن به تهران، متخصصان بیمارستان شریعتی آمپول GCSF (افزایش دهنده سلولهای بنیادی خون) را پیشنهاد دادند. از آن پس طی مشاوره و آزمایشات و معاینات مختلف به مدت چند روز تا رسیدن به روز سلولگیری همچنان داروی GCSF را دریافت میکردم تا اینکه وقت اهدا رسید و در بیمارستان شریعتی تهران و با دستگاه آفرزیس سلولهای بنیادی از خون من جدا شدند.
این اهدا کننده خون در مورد مدت زمان سپری شده برای اهدای سلولهای بنیادی گفت: جز زمانی که برای دریافت دارو و افزایش سلولهای بنیادی در خون سپری شد، مدت زمانی حدود هفت تا هشت ساعت سلولگیری به طول انجامید.
آرش پیروزمند این روش را در مقایسه با برداشت سلولهای بنیادی از مغز استخوان بسیار راحتتر میداند و یادآوری کرد: بعد از اتمام سلولگیری به حالت عادی خود برگشتم و بعد از چند ساعت همان آدم قبل از اهدا بودم و تاکنون که حدود ۶ ماه از آن روز میگذرد هیچ عوارضی نداشتهام.
تجربه ناب و احساس خوشایند نجات یک انسان
وی مورد اینکه این عمل نیک چه اثرات روحی برای او داشته است، تاکید کرد: از نظر روحی بسیار تغییر کردهام، احساس خوشایندی دارم؛ اینکه نجات بخش جان یک انسان و باعث خوشحالی یک بیمار نیازمند به سلول بنیادی و خانواده او هستم، تجربه نابی است. وقتی جان یک انسان را نجات میدهی، پیش خودت و وجدانت سر بلند هستی که تا آخرین نفس به یک هم نوع کمک کردهای اما کمک مالی چنین حسی را القا نمیکند. اگر بار دیگر از نو متولد شوم، باز هم این کار را انجام میدهم چون همیشه به این فکر میکنم که شاید خداوند میخواهد ما را واسطه انجام یک کار خیر قرار دهد. من نمیدانم به چه کسی این سلولها را اهدا کردهام، آن بیمار الان کجاست یا چه کسی هست اما خیلی خوشحالم که به وظیفه انسانی خود عمل کردم.
پیروزمند در مورد نقل و انتقال و اقامت خود در طی مدت فرایند اهدای سلول بنیادی از اراک به تهران گفت: من در سفر به تهران با دریافت نامه اقامتم از مرکز سپاس در یکی از بهترین هتلها ساکن شدم و همه هزینههای ایاب و ذهاب را این مرکز عهدهدار شد.
این اهداکننده در مورد واکنش خانوادهاش نسبت به تصمیم او نیز افزود: خانواده من میترسیدند و استرس داشتند؛ حتی روز سلولگیری پدر و مادرم به تهران سفر کردند تا در کنار من باشند ولی جای نگرانی نبود و تنها نجات جان یک انسان برایم مهم بود.